بی همتا
بی همتا
روزگار بود که نازم را هزاران میکشیدن روزگاری شد که ناز ناکسان باید کشید
A . M .M >> A
انگاری تو کوچه تون عروس برونه ، عسلک !
چشمای خیس منم مهمونتونه ، عسلک !
یه دم این پنجره رو رو به ترانه وا کنین
تا صدام تنها واسه شما بخونه ، عسلک !
عسلک ! قاصدکم نشونیتون رو بلد !
پهلوون قلم رو چشم شما زمین زد !
این دل رو رد نکنین !خوب می دونم پیش شما
توی درس عاشقی بزرگ ترانه هام رد !
شب پیش نگاهتون مهتابش رو کم میاره
خیابون چشمتون کوچه ی دررو نداره
عمری واسه شما چله نشستم ، عسلک !
تا حالا شاخ هزار دیو رو شکستم ، عسلک !
غیر از اون ستاره یی که توی چشمای شماس
دلم رو به هیچ ستاره یی نبستم ، عسلک !
عسلک ! به یک نگاه این دل رو مهمون بکنین !
غصه رو از این دل شکسته بیرون بکنین !
بگین از من تا شما چن تا ستاره فاصله س؟
دیوار فاصله رو یه جوری داغون بکنین ؟
شب پیش نگاهتون مهتابش رو کم میاره
خیابون چشمتون کوچه ی دررو نداره ■
برچسبها: عروس برون, علی بی همتا, علی مرادی1
Design By : Mihantheme |