بی همتا
بی همتا
***** بی همتا *****
اگه از پرنده پروازو بگیرن چی میمونه ؟؟؟؟
اگه از مستای شب خوندن آواز رو بگیرن چی میمونه ؟؟؟؟؟
اگه از هرچی صداست زمزمه ای ساز , و بگیرن چی میمونه ؟؟؟؟؟
کی میدونه ؟؟ چی میمونه ؟؟ کی میتونه که ندونه ؟؟ من میدونم من میتونم واسه این که میخونم
پای پروانه پر از بوی گله توی دست باد چه الاله پره گلدون عتیقت اونجا کنج حیات اما توش یه
عالمه نئش گل پره فصل گل جشن پرنده فصل عطرای نرمنده نرگسی گل نه سر سبزه رو لبهاش حجله ی غمه رو لبهاش حجله ی خنده واسه من شوق نموندن
اونقده ابرای بلنده واسه ما به هم رسیدن مثل دیوار و کمنده
ای به داد من رسیده تو روزای خود شکستن
ای جداغ مهربونی تو شبهای وحشت من
ای تبلور حیقت در لحظه های خود شکستن
تو منو از شب گرفتی تو منو دادی به خورشید
اگه باشی یا نباسشی واسه من یه تکیه گاهی
واسه من که خیلی غریبم تو رفیق جون پناهی
ناجی عاطفه ای من شعرم از تو جون گرفته
رگ خشک بودن من از تو خون گرفته
اگه مدیون تو باشم اگه از تو باشه جونم
قدر اون لحظه نداره که منو دادی نشونم
اگه باشی یا نباسشی واسه من یه تکیه گاهی
میون این همه دشمن تو رفیق جون پناهی.
شمع سوزان توام اینگونه خاموشم نکن
درکنارت نیستم اما فراموشم نکن
دوستت دارم
وقتی از چشم تو افتادم دل مستم شکست
عهد و پیمانی که روزی با دلت بستم شکست
ناگهان- عشق! تو را دیدم حواسم پرت شد
کوزه ام بی اختیار افتاد از دستم شکست
در دلم فریاد زد فرهاد و کوهستان شنید
هی صدا در کوه،هی “من عاشقت هستم” شکست
بعد ِ تو آیینه های شعر سنگم میزنند
دل به هر آیینه،هر آیینه ایی بستم شکست
عشق زانو زد غرور گام هایم خرد شد
قامتم وقتی به اندوه تو پیوستم شکست
وقتی از چشم تو افتادم نمیدانم چه شد
پیش رویت آنچه را یک عمر نشکستم شکست …
.
love
من یه سطرم
نه مریدم نه مرادم
نه گناه شب هرز و شب تارم
نه شرابم، نه شر و شور جوانی
من نه بازیچه آن بلهوسانم
من یه سطرم
سطری از متن زمینم
که به جوهر شدم آلوده دنیا
به خرابات شدم شهره و در میکده مستانه وتنها
من نچیدم ز هوس سیب، از باغ تمنّا
من نیالوده ام این عرصه و این دامن صد چین شبانگاه
من دامادم که به عروس طبیعت شده مدیون
من خطایم!
که به خطِّ لبِ آن عشوه هر جایی بی نام شدم واله وشیدا
من گناهم؟ !
گُنهی از سر تقصیر دگرها!!
گفتم بنویسم برایش شاید روزی بخواند که ..................
***********************************************************
مهربانم سلام امیدوارم که تمام عمرت خوش باشی . لحظه به لحظه دیقه به دیقه ساعت به ساعت برایت ارزوی شادی میکنم .......
این را برای تو نوشتم فقط برای تو.......
خوب من فکر کنم عاشقت شده ام........
تو این دنیا دل به تو بستم و تو نمیدونی که من چقدر دوستت دارم ؟؟؟ به اندازه ی عمق هزار تا دریا به بلندی هزار تا کوه به اندازه ی هرچی کهکشان تو اسمون و به اندازه ی ستاره هاش و........ خلاصه خیلی دوستت دارم ولی تو.......
تو اصلا نگاهم نمیکنی ولی من هر روز به انتظارت سر کوچه مون میشینم تا تو بیای و من نگاهت کنم ولی تو اصلا.........
قربون اون چشمای نجیبت برم اخه بابا یه نگاه هم به ما کن ولی تو........
خیلی بی تفاوت از کنارم رد میشی ولی من .........
من به خاطرتو حاظرم تمام زندگیمو بدم حتی جونمو ولی تو..........
تو از من گریزونی ولی من.........
من همیشه هرجا که بری باهاتم ولی تو...........
عزیز من خیلی بهت علاقه دارم.خیلی دوستت دارم.عاشقتم
تو همون ادم دلبخواه منی تو همونی که باتو من میتونم از طلسم هم رد بشم
تو خدای قلب منی.... تو تموم وجودم شدی...... خون تو رگام شدی
من محتاج تو شدم و میخام که کمکم کنی
دیگه تحملم تموم شده دیگه طاقت ندارم میخوام با تو باشم
*********************************************************
تنها تویی در خلوت تنهاییم /*/ تنها تو میخواهی مرا با این همه رسواییم
************************************************************
اين تلفن خراب نيست ‚ تو معرفت نداري
نامه ها بي جواب نيست ‚ تو معرفت نداري
راه من و تو دور نيست ‚ تو از ترانه دوري
کوچه ها بي عبور نيست ‚ تويي که سوت و کوري
تو بي صداتريني ‚ من از ترانه لبريز
تو به بهار زردي ‚ من گل سرخ پاييز
سيباي باغمون رو
ديواي قصه خوردن
انگاري توي اين شهر
نامه رسونا مردن
حتي خبر ندارم ‚ کجاي اين سکوتي
شاپرک رهايي ‚ يا شام عنکبوتي
حيف نگاه خيسم ! حيف همين ترانه
حيف حروف پک اين همه عاشقانه
تو بي صداتريني ‚ من از ترانه لبريز
تو يه بهار زردي ‚ من گل سرخ پاييز
سيباي باغمون رو
ديواي قصه خوردن
انگاري توي اين شهر
نامه رسونا مردن
Design By : Mihantheme |