بی همتا
بی همتا
نظرات شما عزیزان:
تو از دوره گردان محله ی بیکسی من چه پرسیدی؟
چرا...اا؟؟؟
تو از غربت من چه میدانی ؟
و تو چه میدانی که خدا کجاست ؟
پشت ابرها ؟؟ در آسمانها ؟؟؟ نه نه
باور کن
درون مهر و سجاده هم نیست
و هم هست
و تو چه میدانی چه اندازه تنهایی مرا با او
و تو چه میدانی و مفت و ارزان صحبت میکنی؟
لال
خف
خفه خون بگیر...ر
بی صدا باش
خاموش
خدارا برای من تعریف نکن
اصلا تعریف اش نکن
من و تو که هیچ همه از این کار عاجزند
حال بیا
من کمی خون جگر جوشانده ام
بیا تا با هم دو پیک � ...
نوشته شده در دو شنبه 6 آذر 1398برچسب:علی بی همتا با شعری تازه-بدو شعر عاشقانه,شعری که تو خاطر همه میمونه,,شعر غمگین, ساعت
12:57 توسط علی مرادی
Design By : Mihantheme |